قابهای زیبایی در شهر؛ روح فرهنگ متکثر و مدارای ایرانی را هم نمایش دهیم
تاریخ انتشار: ۴ شهریور ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۸۵۵۳۹۸۱
عصر ایران؛ امید جهانشاهی- همیشه در زمان انتخابات مردم چهرهای متفاوت در قاب تلویزیون مییابند و در عرصه عمومی هم پویشهایی برای توجه به مردم رونق می گیرد. مثل پویشهای «مردم میدان»، «مردم عزیز» و همچنین «ایران ما» که این آخری پس از حوادث سال گذشته و تاکیداتی که در مورد اهمیت اتحاد ملی و همبستگی ملی صورت گرفت، رونقی بیشتر یافت و این روزها هم شاهد آن هستیم.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
سازمان زیباسازی شهر تهران تصاویری از طبیعت و بناهای تاریخی و دیدنی را با هدف «ایرانشناسی و آشنایی با جاذبههای گردشگری، آثار و ابنیه تاریخی، فرهنگی و مذهبی نقاط مختلف کشور» در کوی و برزن به نمایش درآورده است.
این اقدامی مبارک است اما خوبتر آن بود که در سطح عکس نماند و رسانه ها و نهادهای مدنی هم به میدان بیایند تا از «قابهای زیبایی» به روح گمشده زندگی ایرانی راهی باز شود.
قابی از بلوای مرغان دریایی با آن افقهای دلگشای بوشهر آرامش بخش، با روح مردم ساحلنشین نسبت دارد که از دام تعلقات رسته و از هرچه دلهره، دست شسته و دل به سبکباری و دوردستهای دلگشا سپردهاند. در کنار این قابها باید از مداراخویی و نیک خواهی و صلحطلبی این مردمان هم گفت.
قابهای سواحل جنوب چنان زوایایی از شکوه آرامشبخش دریا گرفته اند که گویی به ستایش توامان عظمت و زیبایی برخاستهاند.
نمیتوان قابهایی زیبا از سواحل جنوب ساخت اما با موسیقی شاد مردم دریادل، سر آشتی و آشنایی نداشت و در برابر حمله به کنسرت سکوت کرد چرا که موسیقی هم بخشی از ایران ماست.
قاب های باغهای شیراز بینظیرند. روحانگیز و دلگشا؛ روحی دارند از نور و نسترن سرشار. طراحی این باغهای ایرانی برخاسته از فرخندهخویی و روانهای شاد و آرام است و البته مروج همین ارزشهای مهرورزانه و آشتیجویانه: ارزشهای اصیل ایرانی. برای ترویج روح این قابها چه باید کرد؟
قابهایی از مساجد جامع، با آن طاقهای خیره کننده و بلند، فاخر و فراخبال؛ و آن رنگآمیزی مسحور کننده کاشیکاریهای ظریف که عجیب کار دلاند؛ کار آنجا که «خرد مست است و دل مست است و جان مست». خوب که خیره شوی نجوای نجابت ایرانی اند. گویی راهی است به آسمان:
چرخی بزن!
مستی نما!
دل را بشوران و
برو ...
قابهایی هم از کویر و هم کوه و ساحل دلانگیز دریا. از تپههای توفانزده و تبدار تا نماهای نمناک و نشاط انگیز شمال. از جایجای یک سرزمین بزرگ و پهناور که در دل خود تنوع و تکثری ستودنی را به نمایش میگذارد و همین تنوع و تحمل و مداراست که ریشه بزرگی و راز ماندگاری ایران بوده است.
هر نگاهی که با تکثر و تنوع نهفته در ذات ایران در تقابل باشد نکبتبار و خسارتخیز است. چنین نگاهی مردم را ملول، محیط زیست را تخریب و ایران را تضعیف میسازد.
خوشهچینی از خرمن زیباییهای ایرانی نباید در سطح و در عکس بماند. جان کلام این که این نگارخانه در نهان خود نگرشی به میهن را هم در بر دارد که باید مسئولانه و پیگیرانه از آن سخن گفت، از مهر و تنوع و شادی و آزادگی، از ایران، از ایرانگرایی.
زیبایی های ایران در عکس ها خلاصه نیست بلکه در فرهنگ های اقوام مختلف فراگیر و ماندگار شده است؛ با مدارا، مهرورزی و مروت. چه خوب است که پویش ایران ما، پویشی در ترویج این سه کلمه کلیدی ایرانی در نگاه و زندگی باشد که در باور ما :
آسایش دو گیتی تعبیر این دو حرف است
با دوستان مروت، با دشمنان مدارا
این توجه و تاکید بر مروت و مدارا از خواجه حافظ شیراز آغاز نشده است. ریشه های فرهنگ ایرانی بر همزیستی، صلح و آرامش استوار بوده است. سنگ نوشته داریوش بر نقش رستم بر سه چیز تاکید می کند که پایه های نظم و صلح هستند و توجه به اینها مایه ثبات و سرافرازی ایران خوانده شده است: بوم، مردم، شادی.
مراد از بوم، زمین و آسمان این سرزمین است. این زیست بوم و به تعبیر امروز، محیط زیست. دوم مردم، همه مردم ایران و سوم شادی که شادی از ریشه های زندگی ایرانی بوده است. ای کاش این پویش منحصر به جلوههای دیدنی طبیعی و معماری چشم نواز و باشکوه نمی شد. این پویش ها باید همراه با تصاویری از مردم باشد. تصاویری از شادی مردم در جشن های ملی، جشن انار و تیرگان. از مناسبت های دینی و ملی.
نکته آخر اینکه ای کاش در این پویش ها که برای همبستگی ملی هم است، به همه آنها که برای ایران گامی برداشتند هم توجه می شد. این سامان به کوه و دشت و دمن ماندگار نشده است، به دلیران و نامداران و بزرگمردان و شیر زنان، ایران شده است. پیش کش پیش کسوتها و آنها که پیش گام گامی برای ایران بوده اند، قابهای زیبایی ایران را مزین باید کرد به کورش، به امیرکبیر، به فردوسی، عباس میرزا، حافظ، سعدی، میرزا محمد سیف الدوله، خواجه نظام الملک طوسی، میرزا حسن رشدیه، کریمخان زند، ایرج افشار، دکتر محمد قریب، نادرشاه افشار، حاج امین الضرب، محمدرضا شجریان، ملک الشعرای بهار، ستارخان و شهدای تبریز.
و به (آنها که خاک خوردند اما خاک ندادند)، عباس دوران و باکری؛ همه و همه. هر کس که برای ایران زمین قدمی برداشت، از او که اولبار با تجمیع دولتشهرهای پراکنده یک حکومت سراسری ساخت و ایران را بنا نهاد تا همین امروز که شیران بیشه برای این خاک شهید شدند. تک به تکشان، قابهای زیبایی و روشنای ایراناند.
کانال عصر ایران در تلگراممنبع: عصر ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۵۵۳۹۸۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
مردم این کشورها کُشته مُرده بستنی ایرانی هستند
محمدجواد شکری، از فعالان صنعت تولید و تجارت بستنی میگوید: «بسیاری از شرکتهای تولیدکننده ایرانی به کشورهای همسایه صادرات بستنی دارند که بیشتر به عراق و کشورهای حوزه خلیجفارس مانند عمان و کویت و امارات، بهویژه شهر دوبی است.»
«در ایران روزانه حدود هزار و ۲۰۰تن بستنی مصرف میشود که از این میزان حدود هزار تن از سوی شرکتهای صنعتی و ۲۰۰تن هم از سوی کارگاهها و بستنیسازیهای سنتی تولید میشود.» اینها را محمدجواد شکری، از فعالان صنعت تولید و تجارت بستنی در ایران در مورد آمار تولید و صادرات بستنی در کشور میگوید. اما مهمتر از بستنیهایی که مصرف داخلی دارند، لژیونرها و صادراتیها هستند؛ بستنیهایی که با برند ایرانی شهرت جهانی کسب کرده و دل مشتریها را بهدست آوردهاند.
شکری در مورد صادرات بستنی میگوید: «بسیاری از شرکتهای تولیدکننده ایرانی به کشورهای همسایه صادرات بستنی دارند؛ صادراتی که رکورد ۴۰۰تن بستنی در روز را به دستآورده است؛ بستنیهایی که بیشتر به عراق و کشورهای حوزه خلیجفارس مانند عمان و کویت و امارات بهویژه شهر دوبی میرسند. علاوه بر حوزه خلیجفارس، بستنیهای ایرانی به کشورهای آذربایجان، گرجستان، قزاقستان، قرقیزستان و ازبکستان و حتی کشورهای آفریقایی مانند لیبی هم صادر میشود و صادرکنندگان نیمنگاهی هم به بازار چین دارند.»
مردم جهان بستنی ایرانی را با چه طعمهایی دوست دارند؟شکری با بیان اینکه صادرات بستنی ایرانی به کشورهای دیگر با توجه به فرهنگ و ذائقه هر کشوری و با بستهبندیهای مختص هر منطقه انجام میشود، میگوید: «چینیها مزههای ایرانی مانند رز، گلاب و زعفران را خیلی دوست دارند و کشورهای همسایه شمال ایران طعم زردآلو را میپسندند.»
این فعال صنعت تولید و تجارت بستنی با بیان اینکه بستنی ایران حتی به آمریکا و کانادا هم صادرات میشود، میگوید: «هرچند صادرات ما به این کشورها محدود به ایرانیان ساکن در آنجا میشود، اما در شهرهایی مانند تورنتو عرضه بستنی ایرانی به جز فروشگاههای ایرانی به فروشگاههای غیرایرانی هم رسیده، ضمن اینکه بهدنبال توسعه صادرات بستنی به آمریکا هم هستیم.»
بستنی زعفرانی ابتکار ایرانیبستنی از فرنگ به ایران رسید. ناصرالدینشاه قاجار در سفر به فرانسه بعد از خوردن بستنی میوهای فرانسوی، عاشق این دسر جذاب شد و به خدموحشم خود دستور داد طرز تهیه آن را از فرانسویها بگیرند و به ایران بیاورند و اینگونه شد که پای بستنی به ایران باز شد. نخستین کسی که در تهران بستنی درست کرد «ممد ریش» نامی بود که با چرخ دورهگردیاش روانه کوچه و بازار میشد و بستنی میفروخت. پس از او، اکبر مشتی (مشدی) به بستنی رنگ و بوی ایرانی داد و بستنی زعفرانی تولید کرد. طعم این بستنی آنقدر خاص و خوب بود که خیلی زود در میان ایرانیان و جهانیان محبوب شد. اواخر دهه۴۰ شمسی، دستگاههای بستنیسازی وارد ایران شدند و بستنی در طعمها و برندهای مختلف عرضه شد.
منبع: همشهری آنلاین
tags # اخبار اجتماعی سایر اخبار (تصاویر) این گوسفند غولپیکر چینی از پورشه هم گرانتر است! قارچهای زامبیِ سریال آخرین بازمانده (The Last Of Us) واقعی هستند! (تصاویر) عجیب و باورنکردنی؛ اجساد در این شهر خود به خود مومیایی میشوند آخرین حسی که افراد در حال مرگ از دست میدهند، چه حسی است؟